یکبار دیگر طبیعت در گردش زمانی خود به فصل خزان رسید فصلی که شروع خفتن خواب زمستانی را تدارک دیده می شود برگها در ریزش هستند و با ترانه و سرود باد رقص کنان از اوج به زمین می ریزند ودر زیر پای رهگذران و ماشین های عبوری خرد می شوند و حیات ظاهری آنان پایان می پذیرد و زندگی یک برگ خاتمه می یابد برگی که در حیات خود نقش نداشت و در مرگ خود نیز نقش ایفاء نمی کند بلکه تقدیری و طبیعی نقشی را که در حیات برای آن قائل شده بودند امروز با شروع خزان تمام می شود ولی همین کفش را به خوبی ایفاء کرد هوا را تصفیه نمود و موجب گردید آدمیان از سایه آن بهره بگیرند و از هوایی تمیزی که ایجاد می کنند استفاده کند وجودش در لحظه لحظه حیاتش متجلی و ثمر بخش بود و امروز ما را تر ک میکند تا به وظیفه ای دیگری که بر عهده اش گذاشته شده عمل کند و آثار بعدی را از خود به جا بگذارد در قدیم به نظر می رسید استفاده بهتری از آن می کردند آنها را در زیر خاک مدفون می کردند و پس از مدتی به عنوان خاک تقویتی در پای درختان و گلها از آن استفاده می کردند و بهترین نوع کود و خاک تقویتی و بی ضررترین آنها محسوب می شد .
امروزه کمتر از این شیوه استفاده می شود برآن را برای خوراک زمستانی دام جمع آوری می کنند و برخی نیز آن را در تبدیل مورد استفاده قرار می دهند طز مرکزی به نام بازیافت نامیده می شود و بدترین نوع استفاده از آن سوزاندن آن می باشد که ظاهرا آن را معدوم کنند تا به عنوان یک آشغال جلو چشم نباشد و موجب نازیبایی محیط نگردد ولی حتی همان بوی سوخته برگ درخت بوی مطبوعی است که نسبت به سایر چیزهای سوختنی این اثر در آن موجود است که بعد از مرگ و سوختن نیز اثر خوشی از خود در خاطره ها به یادگار می گذارد بدهی است عمر درخت با استفاده از همین برگ درخت به عنوان خاک درختی یا کود بیشتر می شود و طراوت و شادابی بیشتری پیدا می کند نمونه این امر را در جنگل ها می توان دید که صرفنظر از آب و هوای مرطوب که باعص ایجاد جنگل می شود ای برگ درختان که همه ساله در جنگل ریخته می شود و کسی آنها را جمع آوری نمی کند دوباره در اثر تجزیه در خاک از طریق ریشه به عنوان مواد غذایی درخت مورد استفاده قرار می گیرند و با برگ خود حیات جدید و با طراوت و شادابی در درخت حاصل می شود و به هر حال نشان می دهد کا مرگ او نیز منشاء اثراست .
خزان از حیث تنوع رنگ در طبیعت یکی از بی نظیر ترین فصل ها است برگ درختان مختلف با انواع رنگها در می آیند و جلوه ای از شاهکار طبیعت را به نمایش می گذارند همه انواع رنگها که آدم بتواند نام ببرد با نامی برای آنها پیدا نکنند در درختان پیدا می شود یک کارگاه بزرگ نقاشی در طبیعت ایجاد می شود که از هر رنگ طبیعی در آن وجود دارد که در هیچ کارگاهی چنین تنوع رنگی را نمی توان پیدا کرد ، قرمز، سبز ، نارنجی ، زرد ،مسی و قهوه ای که هر کدام از این رنگها نیز از جهت پر رنگی و کم رنگی دارای اقسام مختلف و متعدد می باشند تابلویی در دیدگاه آدمی قرار می گیرد که بسیار وسیع و متنوع است و حاضر نمی شود که از آن چشم برگیرد هر نگاهی که می کند تحسین و صد آفرین بر خالق می کند و اجزاء و اعضاء او در دل و به زبان حال تمجید و تحسین می کند و خالق را شاکرند و سپاس گزار که چنین نعمتی را بر آنها ارائه و عطاء نموده است همه وجود آمی از این همه زیبایی لذت می برند و بر این لذت پایانی نیست باید که خزان را فصل بسیار رنگها لقب داد برگها در آخرین رمقهای حیات ظاهری خود زیباترین تصویر ها را از خود در ذهن ها به یادگار می گذارند و آدمی را به تحسین و تمجید وا دار می کنند تا شاهد اقتدار و خودنمایی آنها در پایان لحظات عمرشان باشد که با چه تجلی و شکوهی صحنه حیات را ترک می کنند و برگ بار شگوه چقدر عزیز و زیباست آنها شکوه و عزت مردن را در نمایش می دهند .
تلاء لو برگهای رنگارنگ درختان در زیر اشعه آفتاب کم فروغ صبحگاه پاییزی آنچنان لذتی به آدمی می بخشد که قابل توصیف نیست و گویی ذهن از بیان این نقش بندی و نقش آفرینی عاجز است و به نظر می رسد همه دستگاه ها و امور اندر کار طبیعت دست به دست هم داده اند تا این تجلی و نمایش زیبا را در جلوی چشممان به صحنه آورند و آدمی را محسور و فریفته این زیبایی کنند و او نیز اندکی اندیشه کند به عظمت و بزرگی آن پی میبرند و به حمد و سپاس خدای پردازد که چنین جلوه های بدیع و شاهکارهای بی نظیر و را ایجاد می کند .
از سوی دیگر اگر در یک روز بارانی به این برگهای نقاشی شده که در زیر قطرات باران شسته شده نگاهی دیگر بیافکنیم یک زیبایی و حسن و الگو دیگری را در آن می یابیم و چنین به نظر می رسد که همه این جلب توجه ها و نگاهها برای آناست که اندیشه ای در کار خلقت و شگفتی ها آن بنماییم و پاییز را که زیباست و زیباتر را پیدا کنیم به راستی از موجودی که به گمان مه بی جان است این نقش آفرینی های زیبا و شگفت انگیز و شگفت آور است ولی واقعیتی می باشد که به چشم ظاهر می توانیم آن را ببینیم و اگر این چشم ظاهر را وسیله ای کنیم که از طریق آن به اندیشه و دل راه پیدا کنیم و سعی و تلاش بیشتری در جهت فهم و درک آن بنماییم زیبایی های صد چندان را خواهیم دید که ما را نشئه خواهد کرد . نشئه ای که هیچ گاه نشئه گی خود ار از کف نخواهیم داد این تابلو زیبا موقتی و مقطعی پیش چشم ما گشوده نخواهد شد باید اندیشه کرد تا از طریق دیدن این به باطن و معنای وجود و خلقت پی برد و نقش آفرین یگانه و بی همتا را در همه امور ستود . وقتی خزان می تواند چنین تجلی و شکوهی را در مرگ درختان به نمایش بگذارد بنابراین شکوه و عظمت در هنگام مدن دارای آن چنان زیبایی و تجلی می تواند باشد که آدمها را از خود بی خود و نشئه کند وقتی از یک نبات و گیاه چنین مردن با شکوهی سر بزند چگونهاز آدمی که به زیور عقل آراسته شده است نمی توان چنین انتظاری را داشت که با شکوه و عظمت مرگ خود را تزئین کند که مرگ او مرگ زیبایی و رفتن زیبایی ها باشد در حالرفتن همه زیبایی ها و تجلیات حیات خویش را یکباره به بینندگان آگاه دل ارائه نماید آدمی با اعتبار اراده و قصد و عقل می تواند زیباتر از تجلیات طبیعی نیز در ارائه و نمایش کارها و اعمال نیک اقدام کند . آثار عملی و فکری و اندیشه ای او می تواند خزان زیبا و حیات بخش را نشان دهد که انسانهای دیگر نیز خواهان و خواستار چنین مرگی شوند و شیوه ای چنین را دنبال کنند تا به چنان سرانجام و مقصودی دست یابند آدمی به حیث و برای گذران بیهوه عمر به این دنیا نیامده است عمر او باید ثمر بخش و موثر برای آدمهای دیگر باشد و این ثمره را می تواند در خلق آثار خوب عملی و فکری متجلی کند . ما ترک وارث باقیمانده از انسان همین آثار می باشد وقتی که خزان عمر فرا می رسد می تواند همه آنها را در یک نمایشگاه به عنوان نمایشگاه خزان عمر ارائه کند و به نمایش گذارد و دیگران را متاثر از این آثار زیبا و شگفت انگیز نماید کار دشواری خواهد بود اگر آدمی دیده دل را بگشاید و انجام این مهم را در برابر موجودات طبیعت ملاحظه نماید آن وقت به کار آیی و قدرت یشتر خود برای خلق آثاری برتر پی خواهد برد فقط باید شیوه نگرش و عبرت آموزی را بیاموزد پس از پیدا کردن راه مقصد پیدا می شود راه به او خواهد گفت چگونه باید طی طریق کند تا شاهد مقصود را در آغوش کشد اینها در طبیعت همه به عنوان الگوهای درس هستند کهمی خواهند به ما بیاموزند چگونه می توان حاصل و محصولی پر بار و زیبا را می توان به ارمغان داد .
وظیفه ای در طول حیات بر دوش ما استوار شده و قرار گرفته است ما باید ثابت نماییم که وظیفه دان هستیم و وظیفه ای را می شناسیم و در اجرای آن از هیچ کاری کوتاهی نخواهیم کرد و سعی خواهیم نمود آن را به نحو احسن انجام دهیم چنانچه سایر موجودات طبیعت در مسیر طبیعی و فطری خود انجام وظیفه می کنند درخت در هنگام بهار شکوفه می دهد و در تابستان میوه می دهد در خزان تابلو نقاشی حضور خود را در صحنه حیات نمایش می دهد در زمستان به خواب می رود و برگهایش که تجلی گاه و نگهبان و حافظ درخت در طی این دوره های گوناگون بودند می میرند انسانی با اراده و قصد و اندیشه و تدبیر و تعفل نباید اثری چون او داشته باشد لزوما و حتما باید فراتر از او صاحب اثر در حیات باشد و برای انجام این امر نیاز به هشیاری و بیداری می باشد بنابراین باید لهای غفلت زده و خفته را بیدار کرد و هشیار نود که زمان از دست نرود تا حسرت زمان از دست رفته را نداشته باشیم زیبایی بیداری دل منشاء اثر خوب و خیر می باشد آدمی را وادار می کند که کار خوب و قابل توجه و تحسین و مرغوب ارائه کند و لزوما اثر آن نیز خبر خیر و خوبی نخواهد بود یک وسیله مطلوب علمی و صنعتی و فقهی و ادبی و اجتماعی و غیره اثرش نیک و خوب و ماندگار خواهد بود و همان ارثیه و ماترک ارزشمند و تحسین برانگیزی است که تا دنیا و فکر و شعور هست ارزش و زیبایی آن متجلی است و حتی اگر بر اثر مرور زمان اثر ظاهری خود را از دست بدهد اثر کیفی و ماهوی خود را از دست نخواهد داد زیرا خمیر مایه و اساس امور دیگری قرار خواهد گرفت که آن امور جدید بر پایه آن استوار و مستحکم خواهد شد یعنی با تدبیر و تعقل نسبت به آن کار قبلی و با عبرت گرفتن از آن است که خلق کار جدید محقق گشته است بنابراین جان کار خوب جدید نیز متاثر از کار خوب سابق است . بدین ترتیب می توان با مرگ و خزان عمر ظاهری نمایشگاهی متجلی از آثار خوب وارزشمند را برای بشریت به یادگار گذاشت که نقش آن هیچ گاه از ذهن ها زدوده نشود . خزان طبیعت درهر بار تجلی خود یکبار همه زیبایی و شکوه خود را نشان می دهد تا آنکه خزان بعدی برسد و زیبایی های جدید پوششی برای زیبایی های سابق گردد ولی تجلی و نمایش اعمال خوب آدمی برای همیشه تا تاریخ حیات جان دارد و در کارهای انسانهای بعدی موثر است و یک جریان دائمی و همیشگی را در تاریخ تشکیل می دهد بنابراین حیف است که از زمان به دست آمده استفاده نکنیم و آن را بیهوده و عبث و رایگان از کف بدهیم باید به خود آمده و از خواب بیدار شویم هشیار گردیم که زمان اندک است و وسایل دست و پا گیر و غافل کننده و مشغول کننده بسیار می باشند باید که اسیر آنها نشویم بلکه برعکس از هر یک از آنها وسیله ای بسازیم که ما را در راه رشد و بیداری و تعالی کمک کند بهترین استفاده ها را زا آنها در جهت هشیاری بنماییم و خود را از قید اسارت و بیگاری آنها برهانیم خزان را یکبار دیگر تماشا می کنم و به خود می گویم می شود چنین رفتن شکوهمندی را تارک دید بیدار شوم که غرور خزان نزدیک است از فرصت باقیمانده استفاده کنم و آن را غنیمت شمرم و دست بکاری بزننم که غروبم بی فروغ و کم رنگ نباشد از این زمان باقیمانده به عنوان بهاری پر تلاپ و پر تکاپوی بهره گیرم تا در خزان محصول زیبا و خوبی داشته باشم سعی خواهم کرد به این خواسته دست یابم شما نیز شما نیز دعا کنید
سلام،
اگر دوست داری از امکانات بیشتری استفاده کنید، از تکنولوژی روز در بلاگ خود بهره برید و آن را به سایت تبدیل کنید، به سایت زیر مراجعه کنید.
http://fa.chonoo.com
این سایت به غیر از امکانات پایه، امکاناتی از قبیل نظرسنجی برای مطالب، ارزیابی مطالب، عضویت برای سایت خویش، گالری تصاویر، آپلود فایل، ایجاد شناسنامه برای کاربران، صندوق پیام در به مانند GMail برای ارتباط بین کاربران، شمارندهای در قدرت GoogleAnalytics و انجمن گفتگو را به رایگان در اختیار شما قرار میدهد.
از اینکه یک بار از این سیستم استفاده میکنید، ممنون.
موفق باشی...